شوخی با رفیق شفیق جناب فخار

دیوان اشعار

صلاح الدین احمد لواسانی

شوخی با رفیق شفیق جناب فخار

بیابانگرد
دیوان اشعار صلاح الدین احمد لواسانی

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

شوخی با رفیق شفیق جناب فخار

 
بیا فخار دست از کوزه بردار
برو شعری بگو از حال سردار
 
ز من بشنو قبای سبز تا کن
خودت را در جناح راست جا کن

نه ازهر کوزه ای آبی تراود
از این کوزه تو راآبی نشاید

شوی در بند آن یار قدیمی
شبیه نادی  و  روح الامینی

بیا دوری کنیم ازخار و خاشاک
کمی ماهم شویم بی رحم وناپاک

نشینیم گله ای درپشت خاور
تقلب ها کنیم در کار داور

برو ساندیس بخور باکیک موزی
برایت می خرند حلوای جوزی

و گرنه کار تو آخر چنین است
بدان حتما" تو را مقصد اوین است.
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: اجتماعیات

تاريخ : دو شنبه 1 دی 1399 | 13:8 | نویسنده : بیابانگرد |
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.